تجدید نظر و واخواهی

حتی بهترین قضات نیز مانند سایر افراد بشر همواره در معرض اشتباه و خطا قرار دارند. از این رو باید ترتیبی مقرر شود که رای قاضی برای بازبینی بتواند مورد شکایت طرفی قرار گیرد که جزئا یا کلا علیه او صادر شده است. بنابراین پیش بینی طرق شکایت از آرا؛ واخواهی و تجدید نظر خواهی برای تضمین سیستم قضایی شایسته و عادلانه است.

فلسفه شکایت از آرا:

طرق شکایت از آرا دارای دو نقش دانسته شده اند.از یک سو اصلاح تصمیم مورد شکایت را ممکن میسازد و از سوی دیگر نقشی پیشگیرانه دارد.زیرا قاضی صادر کننده رای که میداند رای او ممکن است مورد رسیدگی نقادانه ی قاضی عالی قرار گیرد تشویق میشود که با دقت کافی تصمیم گیری نماید. در عین حال در پیش بینی طرق شکایت از آرا گام ها همواره باید با دوراندیشی و احتیاط بیشتری برداشته شوند تا به گونه ای نباشد که فصل خصومت را غیر ممکن نموده و رای قاضی را به صورت یک پیش نویس درآورد.

طرق عادی شکایت از آرا:

طرق عادی شکایت از آرا، به واخواهی و تجدید نظر گفته میشود؛ زیرا طرح آنها بر خلاف طرق فوق العاده شکایت، جز در موارد استثنایی مجاز میباشد و در نتیجه بر خلاف طرق فوق العاده اثر تعلیقی دارند.

واخواهی:

واخواهی حاصل مصدر واخواندن به معنای اعتراض کردن آمده است.اعتراض به موجب ماده ۴۶۵ قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۳۲۹ به شکایتی گفته میشود که محکوم علیه غایب میتواند نسبت به رای غیابی مطرح نماید.

آرای قابل واخواهی:

۱. احکام غیابی صادره از دادگاه نخستین:

واخواهی شکایتی است که ویژه احکام غیابی است.احکام حضوری قابل واخواهی نمیباشند.تمامی احکام غیابی که دادگاه عمومی و انقلاب در دعاوی حقوقی صادر مینمایند توسط محکوم علیه غایب در مهلت مقرر قابل واخواهی است.صرف نظر از اینکه حکم صادره با توجه به نوع دعوا یا میزان خواسته آن قابل تجدیدنظر باشد یا نه.

۲.احکام غیابی صادره از دادگاه تجدید نظر:

چون دادگاه موظف است وارد بودن یا نبودن دعوی خواهان را در هر حال مورد بررسی قرار دهد در موارد نادری احتمال دارد ه در مرحله نخستین علیرغم غیبت خوانده و عدم دفاع او خواهان محکوم به بی حقی شود. با توجه به اینکه این حکم علیه خواهان است و حکم علیه خواهان در هر حال حضوری است در صورتی که در دعوایی صادر شده باشد که با توجه به نوع دعوا یا میزان خواسته آن قابل تجدید نظر باشد و محکوم علیه نسبت به آن تجدید نظر خواهی نماید، این احتمال وجود دارد که دادگاه تجدید نظر حکم نخستین را فسخ و خوانده دعوی نخستین را محکوم نماید.

در این صورت چنانچه تجدید نظر خوانده به دادخواست تجدیدنظر پاسخ نداده و در جلسه دادگاه تجدید نظر که احتمالا تشکیل شده نیز حاضر نشده باشد، حکم دادگاه تجدید نظر درحالی علیه خوانده مرحله نخستین صادر شده که در هیچ یک از مراحل نخستین و تجدید تظر دفاعی ننموده است. در این صورت به موجب ماده ۳۶۴ قانون آیین دادرسی مدنی رای قابل اعتراض و رسیدگی خواهد بود.

اصحاب دعوا:

اصحاب دعوای واخواهی علی القاعده همان اصحاب دعوی نخستین میباشند که به حکم غیابی منتهی شده است. در صورت تعدد خواندگان ممکن است بعضی از انها واخواهی نمایند. در این صورت دعوای واخواهی بین این دسته از محکوم علیهم غایب از یک سو و محکوم له مطرح‌ و مورد رسیدگی قرار میگیرد و سایر محکوم علیهم غایب در دعوای واخواهی نقشی نخواهند داشت. افزون بر اصحاب دعوای نخستین اشخاص ثالث نیز میتوانند وارد دعوا شوند زیرا ورود ثالث در مرحله واخواهی نیز امکان پدیر است.

مهلت واخواهی:

مهلت واخواهی برای اشخاصی که مقیم کشورند ۲۰ روز و برای انها که مقیم خارج از کشورند ۲ ماه از تاریخ ابلاغ حکم غیابی است.

تجدیدنظر خواهی:

تجدید نظر، دوباره قضاوت کردن امری است که بدوا مورد قضاوت قرار گرفته و به نوعی بازبینی اعمال دادگاه نخستین است و در نتیجه به آنچه بدوا قضاوت شده پرداخته و برای گرفتن تصمیمی بی نقص است.

احکام قابل تجدید نظر صادره از دادگاه نخستین:

۱.احکام صادره در دعاوی مالی: احکام صادره در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن، از سه ملیون ریال متجاوز باشد قابل تجدید نظر است. بنابر این در مواردی که خواسته پول رایج ایران باشد چنانچه مبلغ مزبور بیش از سه ملیون ریال باشد حکمی که در این دعوا صادر میشود، قابل تجدیدنظر است.

۲.احکام صادره در دعاوی غیر مالی: کلیه احکام صادره در دعاوی غیر مالی قابل تجدید نظر میباشند. در این خصوص تفاوتی نمیکند که دعوا غیر مالی ذاتی و یا غیر مالی اعتباری باشد.

قرارهای قابل تجدید نظر:

قانون گذار در ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی قرارهای قابل تجدیدنظر را شمارش نموده است. این قرارها در صورتی قابل تجدید نظرند که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدید نظر باشد. این قرارها عبارتند از:

  • قرار ابطال دادخواست
  • قرار رد دعوا
  • قرار عدم استماع دعوا
  • قرار سقوط دعوا
  • قرار عدم اهلیت یکی از اصحاب دعوا

آرای غیر قابل تجدید نظر:

  • حکم مستند به اقرار در دادگاه
  • حکم مستند به رای کارشناس
  • توافق در ساقط کردن حق تجدید نظر خواهی
  • آرای مطرح در سایر مقررات که غیر قابل تجدید نظر است.

مهلت تجدید نظر خواهی:

مهلت تجدیدنظر خواهی برای اشخاص مقیم کشور ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور ۲ ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مهلت واخواهی است.

جهات تجدید نظر:

مطابق با ماده ۳۴۸ قانون ایین دادرسی مدنی جهات این امر از این قرار است:

  • ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه
  • ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود
  • ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی
  • ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادرکننده رای
  • ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی یا مقررات قانونی.

 

در نهایت آثار تجدیدنظرخواهی را میتوان اینگونه بیان کرد:

  1. خاتمه صلاحیت دادگاه نخستین: پس از درخواست تجدیدنظر، اصلاح رای بر پایه ماده ۳۵۱ قانون ایین دادرسی مدنی و در صلاحیت دادگاه تجدید نظر میباشد.
  2. اثر تعلیقی: شمرده شدن تجدیدنظر به عنوان طریق شکایت از آرا، این نتیجه را در بر خواهد داشت که طریق مزبور اثر تعلیق کننده داشته باشد. بدین معنا که اولا تا پایان مهلت ، آرای قابل تجدید نظر قابل اجرا نمیباشد و ثانیا در صورتی که نسبت به رای تجدیدنظر خواهی به عمل آمد، تا روشن شدن نتیجه تجدیدنظر دستور اجرای رای نباید صادر شود.
  3. اثر انتقالی: بدین مفهوم که به وسیله تجدیدنظر اختلاف از دادگاه نخستین به دادگاه تجدیدنظر با تمامی مسائل موضوعی و حکمی که داشته است منتقل خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *